به طور کلی شیطان پرستی را می توان به دو گروه چپ و راست تقسیم کرد.

گروه چپی ها بر خلاف گروه راستی ها عقیده دارند که دو خدا وجود دارد یکی شیطان و دیگری خود انسان.آنان می گویند شیطان در درون خود انسان است پس در واق ما خودمان خدای خودمان هستیم و در آخر باید به خود جواب پس بدهیم.مانند"لاوی ها"

اما گروه راستی ها به شیطان عشق می ورزند و فقط به وی سجده می کنند مانند:شرپرستان و شیطان پرستان دینی.

از کتیبه های به دست آمده نشان می دهد که آیین شیطان پرستی تاریخ کهنی دارد و مردم در قدیم بدون اینکه بدانن شیطان کیست به او سجده میکنند.

همچنین شیطان پرستان با گفت و گو هایی که با خبرنگاران کردا اند گفته اند: ما همان جادوگران قبل از میلاد هستیم که مسیحیان به ما آزار می رساندن و ما را می کشتند و اکنون ما آمده ایم تا انتقام خود را بگیریم.

بقیه در ادامه ی مطلب

شیطان پرستان به چهار گروه اصلی تقسیم می شوند که عبارت اند از:

1- شیطان پرستان دینی یا سنتی

2- شیطان پرستان گوتیک

3- شرپرستان

4- لاوی ها

 تعداد شیطان پرستان دینی هم اکنون رو به کاهش است و فقط بعضی از قبایل درو افتاده ی آفریقای مرکزی از این آیین پیروی می کنند . همچنین آن ها مراسمات متعددی برای شکر گذاری از شیطان برگزار می کنند و در آن به سحر و جادو می پردازند آن ها از علم روز خبر ندارند و فقط در زندگی جهان پنجمی خود زندگی می کنند.

اسرار شیطان پرستان گوتیک بسیار پیچیده است و بر اساس یک کتاب بسیار کمیاب به نام؟؟؟؟ که کلیسا نوشته است تا بدترین صفات را به آن ها نسبت دهد، عمل می کنند. شیطان پرستی گوتیک شباهت زیادی به جادوگری دارد و اکثر جادوگران دنیا از این آیین پیروی می کنند . آن ها می گویند: شیطان به ما قدرت فرا انسانی می دهد و ما برای سپاس گذاری از شیطان او را می پرستیم.از شیطان پرستان معروف گوتیک می توان به عارف غفوری ،کریس آنچل ، دوید کاپرفیلد ، جانی تامپسون ، دوید بلین و روبرت هاربین اشاره کرد.

شر پرستان بسیار وحشی تر از دیگر شیطان پرستان هستند و بزرگترین عقیده ی آن ها این است که : ما باید شبیه شیطان باشیم.از کار های وحشیانه ی آن ها می توان به خونخواری ، نوزادخواری ، قربانی کردن زنان برای شیطان ، خوردن ادرار و مدفوع و صادرات نوزاد به چین اشاره کرد.

لاوی ها در واق پیروان و بندگان دکتر لاوی متاسس کیلیسای شیطان هستند که اسرار پیچیده ای دارند.آن ها شیطان را به عنوان یک عقیده می شناسند و به وجود خارجی آن اعتقادی ندارند . همان طور که در بالا گفته شد آن ها شیطان را در خود می بینند و خود را خدای می دانند و کتاب های متعددی نیز دارند که در ادامه به توضیح آن می پردازیم.